• امروز : افزونه جلالی را نصب کنید.
0

نگاهی به ابر چالش های رودبار در ۱۴۰۴

  • کد خبر : 49130
  • ۰۴ فروردین ۱۴۰۴ - ۱۲:۳۵
نگاهی به ابر چالش های رودبار در ۱۴۰۴
به قلم اکبر سرودی فعال سیاسی اصلاح طلب

توسکانیوز/ اکبر سرودی فعال سیاسی اصلاح طلب طی یادداشتی نوشت/ پوزش از خوانندگان محترم، یادداشت ذیل ممکن است طولانی باشد اما به زعم‌ نگارنده در برگیرنده مشکلات اصلی حل نشده در شهرستان رودبار طی سالیان گذشته است که مردم شهرها و روستاهای ما هر روزه با آن دست و پنجه نرم می کنند، مطالعه آن‌ خالی از لطف نبوده و از نقد و‌ نظر خوانندگان محترم‌ اسنقبال می شود.

رودبار در حالی وارد سال ۱۴۰۴ شده که علیرغم تلاشهای صورت گرفته بسیاری از ابر مشکلات آن همچنان به قوت خود باقیست، مهمترین دلیل آن سوای فشارهای اقتصادی ناشی از تحریم های ظالمانه، وجود برخی مدیران ضعیف و‌ غیر متخصص در رأس ادارات، عدم هماهنگی بین دستگاهها، وعده های عمل نشده نمایندگان، ناتوانی در ایجاد بسترهای سرمایه گذاری و در مرحله بعد نوع نگرش استان به این شهرستان است.

رودبار وسیع ترین‌ شهرستان و‌ دروازه ورود به گیلان است، بیشترین‌ تنوع قومی را دارد، پوشش گیاهی متنوع، آب و هوای مناسب و در کنار اینها ظرفیت عظیمی از منابع طبیعی مانند کوه و جنگل و مرتع، رودخانه و معادن را نیز در خود دارد، در حوزه فرهنگ و تاریخ قدمتی بیش از همه شهرهای گیلان و بیشترین آثار ملی ثبت شده را دارد، با همه اینها بدلایل مختلف که بخشی در بالا گفته شد بنظر از آنچه باید فاصله زیادی دارد،

زلزله سال ۶۹ با همه خسارت های جانگاه انسانی باعث نوسازی چهره شهرها و روستاها شد اما همانقدر باعث رکود اقتصادی و ویرانی مراکز مهم صنعتی و کارخانجات آن‌ همینطور فرار سرمایه های خرد و کلان به شهرهای دیگر شد، علیرغم وعده های فراوان با گذشت ۳۵ سال از زلزله هیچ تلاش مؤثری برای احیای مجدد مراکز صنعتی در رودبار بعمل نیآمد.

عبور اتوبان به جای آنکه یک‌ فرصت برای رشد منطقه باشد عملا به یک تهدید تبدیل شده و باعث نابودی اقتصاد و‌ بازار شهرهای مهم آن از جمله منجیل و لوشان شد، ما هیچ برنامه ای برای جلوگیری از رکود اقتصادی چهار شهر حاشیه اتوبان نداشتیم، حتی در جانمایی عوارضی هم نتوانستیم از حق این مردم دفاع کنیم، کسبه و بازاریان بیشترین آسیب را دیدند، در استان هیچ مسئولی از حق آنها دفاع نکرد حتی وقتی استاندار گیلان یک رودباری بود باز هم‌ کاری از پیش نرفت.

روستائیان رودباری ساکن بلوکات تنها شهروندان ایرانی هستند که برای تردد بین روستاها و مزارع خود باید عوارضی( بخوانید پول زور) پرداخت کنند! متولیان میگویند رودباری ها از جاده قدیم تردد کنند، جاده ای که فاقد آسفالت مناسب و حتی استاندارهای ابتدایی بوده و بوی خون می دهد، همین چند روز گذشته سقوط سنگ پنجاه تنی باعث مسدود شدن جاده حد فاصل گنجه و جوبن شد، واضح است که انفجارهای معدنی در معادن اطراف باعث سست شدن عناصر کوهی شده، تاکنون به ناحق میلیاردها تومان از مردم رودبار عوارضی اخذ شده.

رودبار تنها مرکز شهرستان در گیلان است که سیستم دفع فاضلاب شهری ندارد، اکثر فاضلاب ها سر از رودخانه در آوردند، رودبار هنوز یک زمین ورزش مناسب ندارد، پارک ندارد، مکانی برای فراغت بانوان ندارد، در کنار سفیدرود آب شرب مناسب ندارد، بیمارستانی در شأن مردمش ندارد، تنها نقطه اتصال شهر پل فلزی ساخته قبل انقلاب است، بعد از ۴۵ سال به همت شهرداری و‌ مردم در پایین دست پلی دیگر ساخته شده که بزودی روبان افتتاح آن را دولتی ها قیچی می کنند. آن روز برخی رسانه ها حتما خواهند نوشت با پیگیری و همت فلانی بوده!

در حالی که در بالا دست رودبار سد منجیل و در پایین دست سد تاریک و در اطراف سدهای شهربیجار و سد دیورش در حال بهره برداری و راه اندازی هستند تقریبا همه شهرها، بخش ها و روستاهای ما مشکل آب شرب دارند، در خرداد ۱۴۰۲ گفته شد رئیس مجلس ۳۰۰ میلیارد تومان اعتبار آب شرب به رودبار تخصیص داده امری که تاکنون نه قالیباف آن را تأیید کرده و‌ نه خبرگزاری مجلس، بیش از بیست ماه از آن‌ وعده تبلیغاتی می گذرد و از آن پول هزار تومان هم وارد رودبار نشده که اگر می شد مشکل آب همه شهرها و روستاهای ما تا انقلاب مهدی(ع)حل شده بود.

حیات سفیدرود بعنوان‌ شاهرگ‌ اقتصاد کشاورزی رودبار و‌ بخش وسیعی از گیلان رو به نابودی ست، در بالا دست کار انتقال آب دو‌ رودخانه تامین کننده پشت سد منجیل یعنی قزل اوزن و‌ شاهرود به اردبیل و قزوین در حال اجراست، خدا بخیر کند این یعنی خداحافظی با سفیدرود و نابودی صدها هکتار شالیزار و ۲۰۰ هزار خانواری که از این محل ارتزاق می کنند.

از جمله مشکلات دیگر در رودبار بهره برداری غیر اصولی و خارج از دایره مجوزها توسط مافیای معدن و صدور مجوزهای فله ای از بستر رودخانه است، در دوره فرماندار سابق و در کمتر از یک ماه فقط پنج مجوز برداشت رودخانه ای برای یک معدن دار نور چشمی صادر شده این یعنی دست کم ۵۰ میلیارد تومان رانت از منابع عمومی مردم رودبار.

اراده ای لازم برای مبارزه با زیاده خواهی معدن داران وجود ندارد، همیشه نمی شود فقط از دادستان محترم خواست به جای مردم وارد دعوا شود، ترک فعل برخی مسئولین برای مردم مصیبت است، برخی از این معادن اکوسیستم منطقه و محیط زیست را با مشکلات زیادی مواجه کرده اند، روستای خرشک، گنجه و جوبن و شهر توتکابن نمونه هایی از آن‌ هستند، فقط اگر مالیات این معادن واقعی اخذ و صرف توسعه شهرستان شود چند برابر بودجه عمرانی دولت در سال است.

معیار عملکرد نمایندگان و مدیران نباید عکسهای سلفی با پروژه های آسفالت معابر شهرداری و دهیاری ها و امور اجرایی معمول ادارت دولتی باشد، معیار عملکرد باید وعده های انتخابات باشد، احیای کارخانجات گروه امیر منصور آریا، راه اندازی کارخانجات چرم و کفش گنجه، معدن سنگرود، کمک به احیای شهرکهای صنعتی، بازسازی خرشک، پروژه های آب شرب سالم، ریشه کنی آفت مگس زیتون، تامین آب کشاورزی باغات و مزارع مردم، تضمین منافع کسبه و بازار زیتون، نظارت بر فعالیت معادن و جلوگیری از تخریب محیط زیست، احیای اقتصاد شهرهای مهم در حاشیه اتوبان، خاطر جمع کردن مردم در خصوص جلوگیری از ورود زباله استان به رودبار، رسیدگی به وضعیت آموزش در شهرها و بخشها مخصوصا مدارس دخترانه، کمک به ایجاد مراکز فرهنگی ورزشی و جلوگیری از آسیب های اجتماعی، حمایت از سرمایه گذاری در حوزه صنعت، کشاورزی، گردشگری و توریسم و بسیاری دیگر از جمله کارهای معطل مانده در شهرستان هستند،

تراز عملکرد نماینده و دیگر مسئولان باید حل و فصل چالشهای اصلی رودبار باشد، مردم‌ و‌ رسانه های مستقل باید حواسشان‌ باشد که سطح‌ مطالبات عمومی نباید تنزل پیدا کند و افکار عمومی نباید منحرف شوند. اگر از مردم‌ بپرسید خواهند گفت برای حل این چالشها وعده زیاد شنیده اند، عمل کم دیده اند،

در حالی که طی ده سال گذشته در استانهای مختلف صدها بلکه هزاران هکتار باغ زیتون احداث و هزاران تن محصول زیتون برداشت شد ما هیچ برنامه اصولی برای ریشه کنی آفت مگس زیتون نداشتیم، مرکزیت زیتون را هم با غفلت و بی توجهی از دست دادیم، در این سالها مقایسه کنید صومعه سرا را که علاوه بر چای و برنج و ابریشم از صنایع دستی گرفته تا تولید نیشکر و زعفران و صنوبر صنعتی را هم تجربه کرده.

در گذر این سالها یک شهر ما تبدیل به هفت شهر شد اما واقعیت همان حکایت آفتابه و لگن است…، عالی ترین کرسی اجرایی و تصمیم گیری شهرستان ما میدان آزمون و خطای مسئولین استانی بوده، محلی یا برای کسب تجربه جدید و سکوی پرتاب بعدی یا محمل جلوس سالهای منتهی با بازنشستگی با حقوق و مزایای یک فرماندار، ما تاکنون در رودبار فرمانداری نداشته ایم که دست کم قبلا یک بار فرماندار بوده یا پست هم تراز تجربه کرده باشد.

واقعیت این است که با وعده های محقق نشده بد جوری سرمان کلاه رفته، پیشرفتهای روی کاغذ مسئولان ما کم نیستند اما اگر آنها از توسعه و پیشرفت این شهرستان آنچنان که مردمانش هم ببینند و داوری کنند چیزی یادشان آمد برایمان بنویسند.

لینک کوتاه : https://tooskanews.ir/?p=49130
  • منبع : توسکانیوز

ثبت نظرات

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
    دیدگاه های شما، پس از تایید مدیریت در وب سایت خبری توسکا نیوز منتشر خواهد شد. پیام هایی که حاوی تهمت و افترا و غیر از زبان فارسی باشند منتشر نخواهد شد.