✍توسکانیوز / دکتر روح الله مدامی/غفلت از لحظه ای آغاز می شود که تمرکز نفس( فکر ) آدمی؛ از موضوعی برداشته می شود.
کافیست در یک موضوعی تمرکز نکنید طبعا وجود و عدم وجودش برای شما مساوی می شود.
مثلا وقتی از خیابانی تردد می کنید ، ده ها انسان را می بینید ولی هیچ تمرکزی ندارید گویا وجود نداشتند !
ولی اگر یک نفر ( دوست یا آشنا یا بستگان ) را ببینید تمرکز می کنید و گویا از میان ده ها نفر فقط همین یک نفر را دیدید.
یا روزانه ده ها نفر فوت می کنند و شما فقط روی کسی تمرکز می کنید که می شناسید و مرگ دیگران تاثیری در تمرکز شما ندارد.
همچنین صدها نفر دربیمارستان شهر شما بستری هستند و شما اگرچه درکی از کلیات این موضوع دارید اما عکس العملی درباره آنها ندارید ولی به محض بستری شدن نزدیکان ؛ فورا در جریان قرار می گیری و فکر پیرامون آن موضوع تمرکز می کند.
بنابراین روزانه از صدها موضوع غافل هستیم و ذهن و فکر درگیر موضوعی است که بدلیل شناخت تمرکز کرده است.
پس چقدر دنیای تمرکز فکری ما کوچک است و چقدر به حقیقت ؛ از دنیای دیگران یا حوادث دیگر غافل هستیم.
یکی از غفلتهای رایج ما تمرکز تک بعدی ما نسبت به آدمها است.
مثلا آنچه خیلی رایج است، با عینک سیاسی درباره شخصیت افراد تمرکز می کنیم. یا فقط دیدگاه سیاسی اشخاص را ملاک قضاوت درباره کل شخصیت او می دانیم.
فرض فردی منتقد سیاسی است.
چنان این شخصیت را با دیدگاه سیاسیش پیوند می زنیم که از شخصیت اخلاقی یا دینی آن شخص غافل می شویم.تفکر سیاسی آن فرد معیار قضاوت در شخصیت ابعادی او می شود.
درحالی که ممکن است در اخلاق اهل مدارا و صداقت و انصاف باشد. ولی فرصت ندادیم یا فرصت نکردیم تا باشخصیت آن فرد آشنا شویم. آنچه درذهن باقی می ماند آن شخصیت و افکار سیاسی او خواهد بود.
تفکر و تمرکز متنوع و جامع در هر موضوع و شخصی شناخت جامع می دهد و از غفلت ما کاسته خواهد شد.
غلبه نگاه سیاسی ما درایران، موجب غفلت ما از بسیاری از واقعیات و حقایق درابعاد دیگر شده است.
گرچه می دانستیم روزی دنیا را ترک خواهیم کرد اما کرونا شرایطی ایجاد کرده است که رفتن آدمها را طبیعی جلوه می دهد. و به تدریج شنیدن مرگ آدمی برای انسان طبیعی می شود.
تا جایئ که شنیدن مرگ کرونایی دوستان و اساتید و بستگان ؛ با اندکی تاسف و تاثر ، ولی بزودی فراموش می شود.
در وضعیتی قرار گرفتیم که گویا عمل انجام شده است و به طریقی تسلیم وضعیت ایجاد شده کرونایی شده ایم.
مراقب باشیم تا بر توجهات؛ احساسات، انسان دوستی و کرامت انسانی آسیب وارد نشود. گاهی فقدان برخی افراد و اساتید به واقع لطمه بر فرآیند روشنگری می زند. این موضوع نباید عادی سازی شود. خطرناک است. چون اخیرا خیلی زود خیلی از حوادث بزرگ فراموش می شود !