مردم بر سر تقویت منافع ملی توافق نظر دارندبهعنوان نمونه، یکی از موضوعاتی که به نظر من حدود 90 درصد مردم درباره آن اختلاف ندارند، منافع ملی، امنیت ملی، توسعه کشور، عمران و آبادانی، پیشرفت، رفاه و آسایش مردم است. این موضوعات، مسائلی هستند که همه اقشار و گرایشها بر اهمیت آنها اتفاق نظر دارند. بنابراین باید از این مسائل دفاع کرد و بر سر آنها به تفاهم رسید.نکتهای که شاید کمتر به آن پرداخته شده، این است که پس از هر جنگ یا حملهای که کشوری با آن مواجه میشود، مرحلهای به نام «پسا جنگ» یا «پسا حمله» وجود دارد که در آن مطالبات مطرح میشود. در این مرحله، باید مطالبات بهصورت معقول، واقعبینانه، و متناسب با تواناییهای کشور بیان شود.اشکالی ندارد که خواستههای بزرگ و مهمی داشته باشیم، اما باید بررسی کنیم که آیا آن خواستهها عملیاتی و اجرایی هستند یا خیر. در غیر این صورت، مطرح کردن آنها فقط موجب افزایش دلخوریها و ایجاد شبهه در میان مردم خواهد شد. در چنین شرایطی میگویند چرا دولت یا نظام برای مردم کاری نمیکند.اما اگر روزی به نقطهای برسیم که مردم، بر اساس امکانات موجود، قضاوت کنند که آیا دولت و نظام بهخوبی در حال فعالیت هستند یا خیر، در آن صورت باورها، انتظارات، مطالبات و توقعات با واقعیتها تطبیق پیدا خواهد کرد و تعادل برقرار میشود.بنابراین، پس از آن باید تمرکز کنیم بر موضوعاتی نظیر عمران، آبادانی، توسعه، پیشرفت، رفاه، آسایش و معنویت ملت، و همچنین امنیت ملی و منافع ملی. در این زمینهها باید گفتگو صورت گیرد.
وفاق باید حول ارزشهای ملی شکل بگیردیکی از موضوعات مهم در هر کشوری، موضوع استقلال است. استقلال باید بهاصطلاح راهنما یا نورافکنی باشد که جلوی پای ما را روشن کند؛ بهگونهای که رفتارهای ما نباید خدشهای به استقلال کشور وارد کند، بلکه عملکردهای ما ابتدا مطالبات ما و سپس اقدامات ما باید در راستای تقویت استقلال کشور باشد.یکی از مسائلی که میتواند محور وفاق و انسجام ملی قرار بگیرد، ارزشهای ماست.در هر جامعه، یکسری باید و یکسری نباید وجود دارد. در همه جوامع، میتوانم بگویم حدود ۸۰ درصد بایدها و نبایدها مشترک هستند.اما در حدود ۲۰ درصد، این ارزشها ممکن است با هم متفاوت باشند. این بخش از ارزشها مربوط به ویژگیهای فرهنگی، تاریخی و اعتقادی هر کشور است. ما باید روی همین ۲۰ درصدِ بومیِ خودمان مراقبت و توجه ویژه داشته باشیم.
رقابت احزاب سیاسی نباید منجر به تضعیف نظام شودارزشهای حاکم بر این کشور، از دوران کهن تا پس از ظهور اسلام و تا به امروز، همچنان جاریاند. اما در همه مسائلی که من عرض کردم و باز هم میتوانم مثال بزنم باید از افراط و تفریط پرهیز کنیم. آن چیزی که تاکنون بیش از هر چیز باعث اختلاف شده، افراط و تفریط است، ما از اعتدال خارج شدهایم، در حالی که نباید از مسیر اعتدال خارج شویم.فارس: در فضای فعلی کشور تفاوت فکری و گرایشی احزاب سیاسی باید چگونه تنظیم و مدیریت شود؟نمازی: آنچه که مد نظرمان است، اصلش این است که موجودیت کشور را در نظر داشته باشیم. موجودیت نظام را باید در نظر داشته باشیم. باید کارهایمان حول محور موجودیت کشور باشد نباید کاری کنیم که خدشهای به موجودیت کشور و نظام وارد شود.اما آنچه که «طعمِ موضوع» است، فعالیتهای سیاسی، گروهها، تشکلها و احزاب هستند. بله، آنها هم باید باشند و باید به آنها پرداخته شود. منتها باید محور همه این فعالیتها، موجودیت کشور باشد. چرا که عرصه فعالیتهای سیاسی، عرصه رقابت است. رقابت بین احزاب، یک واقعیت است. اما در این رقابتها، نباید کاری کنیم که به تضعیف کشور و پایهها و زیرساختهای نظام منجر شود.اگر چنین نشود، اگر حواسمان جمع باشد، احزاب و تشکلها، از جناح راست تا جناح اصلاحطلب، میتوانند خیلی خوب با هم رقابت کنند و کار کنند. معمولاً رقابت درست منجر به رشد و تکامل میشود. رقابت جلوی سستی و تنبلی را میگیرد.
اما اگر رقابت نباشد، وقتی من بدانم کسی مزاحم من نیست، دیگر خیلی تلاش نخواهم کرد؛ زمانتراشی میکنم، تعلل میکنم.
از عملکرد نیروهای نظامی باید دفاع کنیممن همیشه از اوایل انقلاب این را میگفتم، ما باید پول بدهیم مخالف عاقل برای خودمان درست کنیم، خرج کنیم، ما رقابت سالم میخواهیم، حتی دشمن سالم میخواهیم.در خصوص عملکرد نیروهای نظامی و امنیتی هم باید عرض کنم که عملکرد آن ها قابل دفاع و مطلوب بود. هرچه جلوتر رفتیم، کیفیت عملکرد موشکی ما بهتر شد؛ کمتر پرتاب میکردیم، اما دقت و اصابت بیشتر شد و اثرگذاری بیشتری داشت. همانطور که در دوران دفاع مقدس هشت ساله، نیروهای مسلح ما بهخوبی ظهور و بروز پیدا کردند. نیروهای مسلح ما با توجه به تواناییها و استعدادهای خود، به خوبی توانستند از کشور دفاع کنند.
فارس: پس از تجاوز رژیم صهیونیستی و آمریکا به ایران،اکنون هم شاهد این هستیم که اروپاییها به دنبال فعال سازی مکانیسم ماشه هستند، منطق این رفتارها از کجا ناشی میشود؟نمازی: مکانیسم ماشه قبل از برجام وجود خارجی نداشت، ولی باز هم برجام را قرارداد موفقیت آمیز می دانیم. اگر ترامپ از برجام خارج نشده بود ما به اینجا نمیرسیدیم که مکانیسم ماشه فعال شود.ظاهراً برخی از طرفهای مذاکره در آن زمان، نمیخواستند این توافق نهایی شود. به همین دلیل، شرطهایی گذاشته شد تا اگر ایران در آینده تصمیم گرفت از توافق خارج شود یا برخلاف آن عمل کند، آنان بتوانند سریعاً تحریمهای قبلی را احیا کنند و حتی کشور را زیر فصل هفتم منشور سازمان ملل ببرند.
گزارش گروسی منجر به تجاوز صهیونیستی_آمریکایی شدبه نظر من، اگر دونالد ترامپ از برجام خارج نشده بود، اصلاً به این وضعیت نمیرسیدیم که امروز بحث فعال شدن مکانیزم ماشه مطرح باشد. اما به هر حال خروج ترامپ از برجام، اختلافات ایران و آمریکا را تشدید کرد و ایران نیز ناچار شد غنیسازی خود را از سر بگیرد.متأسفانه، زمانی که مرحله ششم مذاکرات برگزار نشد، اروپاییها از آژانس بینالمللی انرژی اتمی خواستند بازدیدهای جدیدی از فعالیتهای هستهای ایران انجام دهد. پس از آن، آقای گروسی گزارشی ارائه داد که مبنای صدور قطعنامهای و جنگ علیه ایران شد.در این گزارش، اعلام شد که فعالیتهای هستهای ایران نیاز به مراقبت و نظارت بیشتر دارد. در پی این تحولات و بهدلیل توقف مذاکرات، طرف مقابل به سمت فعالسازی مکانیزم ماشه رفت.واقعیت این است که از برجام چیزی زیادی باقی نمانده است و اگر این روند ادامه یابد و توافقی جدید شکل نگیرد، مکانیزم ماشه بهعنوان بخشی از برجام فعال خواهد شد. هدف آنان این است که تا پیش از فروپاشی کامل توافق، این ابزار فشار را بهکار بگیرند.
اسرائیلیها خودشان صریحاً گفتهاند که ۴۰ سال است در اندیشه حمله به ایران هستند. آنها علناً افشا کردند که شش ماه پیش از حمله، آماده انجام عملیات بودند.اما واقعیت این است که اسرائیل به هیچوجه خواهان یک ایران مقتدر نیست.اسرائیل حاضر نیست بپذیرد که ایران قدرتمند بماند یا بر قدرت منطقهای خود بیفزاید. به همین دلیل، از هر بهانهای برای برخورد با ایران استفاده خواهد کرد.آمریکاییها ایران ضعیف و تسلیم پذیر میخواهند. هیچ کشوری حق ندارد بگوید کشوری دیگر باید تسلیم مطلق یا تابع مطلق باشد. در فضای امروز جهانی، این حرفها کاملاً مردود و نشانه نادانی سیاسی است.
با کشوری مذاکره میکنیم که عزت و احترام ایران را نگهداردامروز دیگر دوران استعمار به معنای گذشتهاش به سر رسیده است. دیگر امکانپذیر نیست که کشوری از اروپا بنشیند و مثلاً در آفریقا یا آسیا فرمانروایی کند. این دوران پایان یافته است. با این حال، باید اذعان کرد که منابع در جهان محدود است، اما نیازها و انتظارات روزبهروز در حال افزایش است. در چنین شرایطی، طبیعی است که بر سر این منابع محدود، رقابتهای شدیدی شکل گیرد.ملت ایران اثبات کرده است که در دفاع از منافع ملی، امنیت ملی، کیان کشور، اعتبار بینالمللی و منزلت ملت خود، قاطعانه ایستاده است، هر کشوری که با احترام متقابل با ما برخورد کند، ما با او مذاکره و تعامل خواهیم داشت.
در این فضا، آقای نتانیاهو بارها ادعا کرده که با مردم ایران مشکلی ندارد. در گذشته نیز درباره سوریه همین موضع را اتخاذ کرده و گفته بود که مشکلی با مردم سوریه ندارد، بلکه مشکلش بشار اسد است.اما امروز شاهدیم که حتی پس از سقوط دولت بشار اسد نیز اسرائیل همچنان سوریه را بمباران میکند.فارس: آیا مشکل رژیم صهیونیستی و آمریکا صرفا با حکومت جمهوری اسلامی است؟نمازی: واقعیت این است که اسرائیل فراتر از حد خود عمل میکند، اگر این روند ادامه پیدا کند و رژیم صهیونیستی به خود اجازه دهد به ایران حمله کند، سوریه را بمباران کند، هر وقت خواست لبنان و یمن را مورد حمله قرار داده، قطعاً آینده خوبی برای خود رقم نخواهد زد.تاریخ نشان میدهد که حتی برخی استراتژیستهای
غربی، امپراتوری عثمانی را خطرناکتر از آلمان نازی میدانستند و تمرکز خود را بر فروپاشی آن گذاشتند.اینکه رژیم صهیونیستی ادعا کند با مردم ایران مشکلی ندارد، اما همزمان کشور را تهدید کند، تناقضآمیز و غیرقابل پذیرش است.
دنیای متمدن چرا به داد مردم غزه نمیرسد؟ در ادامه باید به شرایط انسانی مردم در برخی مناطق، بهویژه غزه، اشاره کرد.واقعیت آن است که امروز بسیاری از مردم از حداقل نیازهای انسانی محروماند.صحنههای دلخراش از وضعیت انسانی در غزه، قلب انسان را جریحهدار میکند.واقعاً بعید است کسی بتواند این صحنهها را ببیند و بیتفاوت عبور کند. جنایات رخداده به هیچ وجه قابل توجیه نیست، آنچه میبینیم خشونتی بیرحمانه، عریان و ناعادلانه است.مجامع بینالمللی، کشورهای مدعی حقوق بشر و آزادی، باید وارد میدان شوند و در کنار مردم بایستند تا ملت مظلوم نجات یابد.