اختصاصی توسکانیوز/ احمد کسایی فعال فرهنگی و اجتماعی طی یادداشتی در انتقاد به عملکرد سازمان اموزش و پرورش در رابطه با انتصابات در این سازمان نوشت ؛ عبارت هایی مثل «باید ببینم نظر نماینده چیه» ویا «اگر نظر موافق نماینده را داشته باشی من حرفی ندارم» و همین طور عبارت های دیگری مثل «روی من فشار زیاد بود» ویا «درخواست از بالابود» و « ناگزیر شدم»دراین دوره در ادبیات مدیران آموزش و پرورش به فراوانی دیده و شنیده می شود و این عبارات به شاخص ها و ملاک ها ی اصلی انتخاب و انتصاب مدیران تبدیل شده است . این رویه بقدری عادی گشته که تقریبا در اکثر انتصاب های صورت گرفته به روشنی قابل مشاهده است طوری که صدای بسیاری از دغدغه مندان و دلسوزان و اصحاب قلم و رسانه را در اورده و هر روز شاهدیم انان در صفحات شخصی و عمومی خود در فضاهای مجازی؛ هشدارهای لازم را نسبت به این روش های ناصواب انتخاب و انتصاب مدیران داده و عواقب و پیامد های آن را به مسئولان گوش زد نموده اند. اما مثل این که فعلا گوش شنوایی وجود ندارد در همچنان بر همان پاشنه می چرخد و آن که به جایی نرسد فریاد است. تعلیم و تربیت مهم ترین ماموریت و وظیفه حاکمیت است که دولت ها می بایست آن را بدور از سیاسی کاری و توجه به منافع گروها وافراد و احزاب به انجام برسانند رشد و توسعه ی فردای هر مملکتی را می توان در آموزش و پرورش امروز آن جستجو کرد ذینفع اصلی این دستگاه مهم و تاثیر گذار ؛ جامعه است یعنی اگر امروز فرزندانمان با برنامه ریزی و سیاست گذاری صحیح تربیت شوند فردا ؛جامعه سالم و توسعه یافته ای خواهیم داشت. در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش نیز به این نکته اشاره شده است که «نظام تعلیم و تربیت رسمی و عمومی به عنوان عامل اثر گذار اجتماعی ومولد نیروی انسانی سرمایه فرهنگی و معنوی جهت رشد و تعالی همه جانبه و پایدار اعتلای فرهنگ عمومی مبتنی بر نظام معیار اسلامی است» بنابراین در آموزش و پرورش هدف اصلی درهر اقدام و خروجی هر تصمیمی باید در جهت تامین منافع ذینفعانش تعریف شود اما گویا فعلا قرار نیست اینگونه باشد . مثلاً اگر در انتخاب رئیس آموزش و پرورش یک شهرستان یا یک منطقه تمام دانش آموزان و معلمان و اولیا آن شهرستان یا منطقه فرد واحد شرایطی را با رعایت تمام موازین قانونی معرفی کنند(البته فعلا چنین حقی وجود ندارد ) اگر آن فرد مورد تایید نماینده نباشد محال است برای او ابلاغ صادر کنند اینحاست که گفته می شود تامین نظر نماینده بر منافع ذینفعان یعنی دانش آموزان؛ معلمان ؛مدیران؛ عوامل اداری و اولیا ارجحیت دارد . در زیر نظام راهبری و مدیریت سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در ذیل هدف عملیاتی بند ۲۲ که گفته شده «گزینش مدیران در سطوح مختلف بر اساس شایسته سالاری؛ پیشگامی آنان در ارزش های الهی و انسانی و معیار های علمی و باور با اهداف نظام تعلیم و تربیت رسمی باید باشد»برای انتخاب و انتصاب مدیران در سه بند شاخص هایی را قید نموده و مورد تاکید قرار داده که مدیران بالادستی ملزم به رعایت آن می باشند . در بند اول استفاده از افراد با «صلاحیت های دینی و اخلاقی علمی و تجربی درمصدر راهبری و مدیریت» تاکید شده در بنددوم «استفاده از تجربیات افرادی که به دلایل موجه از سمتهای مدیریتی کنار رفته اند» امده دربند سوم صراحتا بیان شده« پرهیز از انتصاب های سلیقه ای مبتنی بر ارتباط بین فردی» .اما آنچه امروز اتفاق می افتد کاملا در تضاد با بیان صریح سند تحول بنیادین است سندی که در طی این سال ها هرکس در آموزش و پرورش بر مسند قدرت قرار گرفته ادعای اجرای آن را داشته درحالی که قانون گذار به درستی انتصاب های سلیقه ای و سفارشی را مردود دانسته زیر آن را درجهت منافع ذینفعان ندانسته است. اما فعلا رویه اصلی در انتصابات بر خلاف آن است حال برای اثبات این که نظر و رای نمایندگان در انتخاب و انتصاب ها در آموزش و پرورش نسبت به همه ذینفعان و حامیان دولت و اعضای ستاد انتخاباتی دکتر پزشکیان برتری دارد به دو دلیل زیر می توان اشاره کرد. اول این که با دستور اکید شخص وزیر در هیچ جایی از آموزش و پرورش هیچ کس حق ندارد فرد مخالف نماینده را در پستی منصوب کند حتی اگر حضور ان فرد به خیر و صلاح و مصلحت آموزش و پرورش باشد باشد . دوم این که هیچ مدیرکلی بدون مجوز از دفتر وزیر اجازه هیچگونه عزل و نصب را ندارد . بنابراین کاملا گویاست منافع دانش آموزان ؛معلمان ؛ کارشناسان و مدیران وهمه ی ذینفعان تعلیم و تربیت توسط خود شخص وزیر نادیده گرفته می شودویا در اولویت اول قرار نمی گیرد.
به نظر می رسد با توجه به لطف و محبت فوق العاده ای که آقای وزیر در این مدت به نمایندگان داشته من فکر می کنم اگر ریاست محترم جمهور بخواهد برای وزرای خود مجددا از مجلس شورای اسلامی رأی اعتماد بگیرد نمایندگان این بار هرکدام به وزیر آموزش و پرورش یعنی جناب آقای کاظمی به جای« یک» رای« دو »رای خواهندداد