توسکانیوز/احمد نقیبزاده، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ؛دولتهای اقتدارگرا و تمامیتخواه که مدل شرقی یا کمونیستی داشتند، در قرن بیستم وقتی دست به کنترل شدید سیاسی و اجتماعی میزدند، تشکلهای صنفی را هم مورد توجه قرار میدادند و این تشکلها از سوی حاکمیت این کشورها، بهشدت کنترل میشدند.
در اروپای غربی اینطور نبود، نوع رفتارها متفاوت بود و سختگیری وجود نداشت؛ این تشکلها نیز دستبهدست هم داده و بهمرور زمان و با گذشت سالها، سندیکاها و احزاب بزرگ را تشکیل دادند.
در کشور ما نوع برخوردها متفاوت بوده است و یک شیوه برخورد با تشکلها را نمیبینیم؛ درباره وضعیت فعلی باید گفت درواقع شکافی بین جامعه مدنی و دولت افتاده که روزبهروز این شکاف بیشتر هم میشود، در نتیجه شروع کردهاند به کنترل از کف خیابان.
این نوع رفتارها در کنار ردصلاحیتهایی که در انتخاباتهای داخلی تشکلها دیده میشود، یک نوع عقبگرد بزرگ در بخش گذار به دموکراسی است.
اگر قرار باشد اینها هم حذف شوند یا بهعبارتدیگر، قدرتشان کم شود و افراد نتوانند به راحتی در این تشکلها حضور داشته باشند و با نظارت استصوابی روبهرو شوند، ضربه دیگری بر پیکر دموکراسی نیمهجان ایران وارد شده و این رفتار درنهایت، نتیجهای جز ضرر و زیان برای کشور نخواهد داشت.
اشتباهی که در دهه۵۰ انجام شد، امروز هم در حال تکرار است. در دهه ۴۰شمسی، ما شاهد یک مقدار رونق اقتصادی در کشور بودیم که در نتیجه آن، طبقه متوسط رشد پیدا کرده بود و بهعلت همین توسعه، این امکان وجود داشت در دهه۵۰ فضای سیاسی بازتر شده و انتخابات آزادتر شود اما برعکس، فضای سیاسی بستهتر شد.
رقابت سیاسی در همه جای جهان وجود دارد؛ شما وقتی رقیب را شکست میدهید، کاری به کار او ندارید و برنامههای خود را برای عمل به وعدهها پیش میبرید اما در ایران اینطور نیست و تنها به شکست رقیب فکر نمیکنند؛ بلکه پس از اینکه در بُعد سیاسی به پیروزی میرسند، بهدنبال حذف کامل رقیب از صحنه هستند تا نظام سیاسی یکدست شده و تمام ارکان در اختیار خودشان قرار بگیرد.
قطار توسعه از دوره دوم سیدمحمد خاتمی کمکم متوقف و پس از آن هم از ریل خارج شد؛ این روند نتایج خوبی بههمراه نخواهد داشت و آنچنان بین سیستم سیاسی و جامعه تعارض بهوجود میآورد، که اگر درمان نشود، بهقول امام خمینی(ره)، حتی ممکن است یکی از یوماللهها هم از راه برسد.
در حوزه اجتماعی و همین موضوع عفاف و حجاب باید تجدیدنظر اساسی در رفتارهای حاکمیت صورت بگیرد. این تصور که آن اقلیت کوچک میگویند اگر جمهوری اسلامی یکجا کوتاه بیاید، باید در موضوعات دیگر هم کوتاه آمد، یک تصور غلط است؛ اتفاقا زمانی این تصور صورت میگیرد که فکر کنند کار از کار گذشته است، اما الان که کار از کار نگذشته، کوتاه آمدن دربرابر نظر مردم باعث رضایت مردم شده و این شکاف را کمتر خواهد کرد.
هم دولت و هم ملت، در برههای که بحث برجام و سیاستخارجی و تحریمها مطرح است، نیاز به همدلی دارند؛ دولت و مجموعه نظام سیاسی در این مسیر نیاز به پشتوانه مردمی دارند. اقبال عمومی در انتخابات اخیر ریاستجمهوری بسیار پایین بود؛ نتیجه این کمبود مشارکت این خواهد شد که در نگاه بینالمللی میدانند رئیسجمهوری پشتوانه قوی مردمی ندارد.
برای برونرفت از این وضعیت، باید مجموعهای از عقلا دور هم جمع شوند و بدون تعصب به راهحلی درست و منطقی فکر کنند و درباره آن تصمیم بگیرند و این تصمیم را اجرا کنند.
آنچه در بحث ردصلاحیتها یا بهقول خودشان، عدم احراز صلاحیتها چه در ابعاد کوچک مانند تشکلهای صنفی و چه در ابعاد بزرگ صورت گرفته و بسیاری از رقابت خارج شدهاند، موضوعی نیست که در نگاه کلان، حاکمیت از آن سود ببرد؛ بلکه رفتاری صد درصد در راستای تضعیف موقعیت کشور خواهد بود.
ما دیگر در فضای اجتماعی سال ۵۷ حضور نداریم؛ شرایط با روزی که جمهوری اسلامی تشکیل شد، بسیار متفاوت است و نمیتوان جامعه را با قواعد آن روز اداره کرد. سطح انتظارات جامعه مدنی بالاتر رفته است و یک نظام سیاسی زنده و پویا باید خود را همسو با تحولات جامعه بازسازی کند، اما متاسفانه چیزی که میبینیم خلاف این است.
اگر قرار است نظام سیاسی مردم را در صحنه نگه دارد، باید یک مقدار به نظر مردم و جامعه مدنی توجه کند، وگرنه دو حالت خیلی بد پیشرو خواهد بود؛ یکی اینکه نظام سیاسی در برخورد با جامعه، مجبور به تکیه بر زور شده و دیگر اینکه در عرصه بینالمللی نیز مجبور خواهد شد که زیر بالوپر یک قدرت خارجی قرار بگیرد؛ این موضوع در روزگار کنونی میتواند به حوادث دردناکی منجر شود.