توسکانیوز/فرج کمیجانی عضو هیأت رئیسه جبهه اصلاحات ایران در جلسه اخیر اعضای این جبهه با رئیس جمهور، رویکرد وی به حوزه آموزشوپرورش را در سطح کلان امید آفرین دانست اما این رویکرد را با واقعیتهای نابرابر در میدان اجرا دچار فاصلهای معنادار بیان کرد.
این عضو جبهه اصلاحات ایران، عدالت آموزشی و کیفیت بخشی به آموزش در مدارس دولتی را دو موضوع مهم وبنیادین توصیف کرد که به رغم اهتمام رئیس جمهور به این حوزه، هنوز نتوانسته به یک گفتمان ملی تبدیل شود و در عین حال عدم اجرای قانون فوقالعاده ویژه در مورد معلمان را تنها یک نابرابری مالی ندانسته و بلکه لطمه ای به کرامت و شأن حرفه ایی آنها بیان کرد.
کمیجانی خطاب به رئیس جمهور گفت:
پیش از هر چیز وظیفه می دانم از اهتمام کمسابقه جنابعالی به حوزه آموزشوپرورش، که در یک سال گذشته با برگزاری بیش از ۳۰ جلسه تخصصی و یا حضور در جلسات شورای عالی آموزش و پرورش (اعم از رسمی مشورتی) نمود یافته، صمیمانه قدردانی کنم و با خوشحالی تمام بیان کنم که که خوشبختانه این رویکرد شما درسطح کلان امید آفرین بوده، اما میان این اهتمام قابلتحسین شما در سطح کلان با واقعیتهای نابرابر در میدان اجرا، فاصلهای معنادار وجود دارد که نمیتوان از آن چشم پوشید. اول اینکه با این سطح از فعالیت شما موضوع آموزش و پرورش نتوانسته هنوز به یک گفتمان ملی تبدیل شود، پیرامون دو موضوع مهم و بنيادين یعنی “عدالت آموزشی” و “کیفیت بخشی به آموزش در مدارس دولتی” نه تنها هنوز گفت و گوی فراگیر در بین معلمان، مدیران و اولیای دانش آموزان شکل نگرفته، بلکه متاسفانه خبر نتایج این جلسات به گوش معلمان و مدیران مدارس هم نرسیده، چه برسد به بدنه عمومی جامعه!
یکی دیگر از نشانههای این فاصله، موضوع “عدم اجرای قانون فوقالعاده ویژه” است. در حالیکه اکثر کارکنان دولت تا سقف میانگین ۵۰ درصد از این مزایا برخوردارند، سهم معلمان، تنها ۲۷ درصد تعیین شده است. این تفاوت در ذهن معلمان تنها یک نابرابری مالی نیست بلکه لطمه ای به کرامت و شأن حرفه ایی آنها تلقی میشود. از سوی دیگر، مصوبه اخیر مجلس مبنی بر شمول فوقالعاده خاص برای همه کارکنان دولت، اگر بدون شمول فرهنگیان اجرا شود، بار دیگر اعتماد از دست رفته تشدید و خطر تعمیق نارضایتی دو چندان خواهد شد. همچنين وضعیت نابسامان بیمه پایه و تکمیلی بازنشستگان اسف بار و ناسازگار با شأن دولت شماست، مداخله فوری و در عین حال محترمانه از سوی شخص حضرتعالی ضرورت است و همچنین عدم اجرای وظیفه قانونی انبوه سازان مسکن در مدرسه سازی.
اما فراتر از مصادیق، سه نکته بنیادین را لازم میدانم مطرح کنم:
نخست، رأی مردم به شما، حاصل یک اجماع اضطراری اجتماعی و سیاسی برای بازسازی رابطه ملت و دولت بود. اگر این سرمایه اجتماعی در انتصابات، در تصمیمات میدانی و در چینش ساختارهای اجرایی، بازتاب نیابد، با سرعت نگرانکنندهای مستهلک خواهد شد. بهویژه درشهرستانها، فضای حاکم نشان میدهد که نمایندگان مجلس عملاً دست بالا را در تعیین مدیران خصوصا در انتصاب مدیران آموزش و پرورش دارند و نمایندگان دولت در سطح شهرستان و مناطق عملا به حاشیه رانده شده اند.
دوم، در استانها نیز، استانداران با وجود ادعای مشورتپذیری، عملاً نیروهای اصلاحطلب و مدافعان راستین شما را از صحنه کنار گذاشتهاند. اگر قرار است تحولات، فقط شعار نباشد و به اقدام تبدیل شود، باید در «قدرت واقعی» نیز تجلی یابد، نه فقط در کلام.
سوم، آموزشوپرورش، نهادی صرفاً خدماتی نیست؛ این نهاد، زیرساخت تمدن آینده ایران است. بدون ارتقای معیشت و منزلت معلمان، و بدون رسمیت یافتن نقش تشکلهای صنفی و تخصصی، هیچ برنامه تحولی، ولو نگاشتهشده با بهترین نیت، به نتیجه نخواهد رسید.
در پایان، تأکید میکنم که جمع مدافعان راستین شما در سطح استان ها و شهرستان ها در سراسر ایران اسلامی در قالب جبهه اصلاحات استان ها آماده هستند بهعنوان یک شریک فکری و راهبردی، در مسیر بازسازی اعتماد عمومی، گسترش مشارکت ملی، و کاهش شکافهای اجتماعی، دوشادوش مجموعه دولت حرکت کنند؛ اما این مشارکت باید در سطح تصمیمسازی، انتصاب و اجرا نیز نمود واقعی داشته باشد .
جامعه ما دیگر ظرفیت آزمونهای صوری و بی نتیجه را ندارد. اکنون زمان آن فرا رسیده است که تغییرات مورد انتظار نه در شعار، بلکه در ساختار تصمیمسازی و رفتار اجرایی دولت بازتاب یابد