توسکانیوز/ شهروز پروایی فعال سیاسی اجتماعی طی یادداشتی در توسکانیوز با اشاره به اینکه چرا کیویکاران شمال در دام همان اشتباهات قدیمی گرفتار میمانند؟ نوشت؛
تجربههای تلخ گذشته از تشکیل تعاونیها و اتحادیهها، نه بهانهای برای انفعال، که چراغ راهی برای یافتن الگویی موفق است. امروز، سازماندهی کیویکاران بیش از هر زمان دیگری یک ضرورت حیاتی اقتصادی و اجتماعی است
شمال ایران، با آن هوای نمناک و زمینهای حاصلخیز، سالهاست که طلای سبز، یعنی کیوی، را به ثمر مینشاند. با این حال، روی دیگر سکه، پراکندگی و انزوای هزاران کیویکار کوچکمقیاسی است که هر یک به تنهایی در برابر نوسانهای قهار بازار، دستمایه دلالان و سیاستهای ناپایدار، آسیبپذیر هستند. اینجاست که سخن از «سازماندهی» به میان میآید؛ عبارتی که اگرچه طعمی تلخ در ذهن کشاورز شمالی دارد، اما امروز بیش از هر زمان دیگری ضرورتی انکارناپذیر است.
سایه سنگین شکستهای گذشته
ذکر نام «شرکت تعاونی»، «اتحادیه» و «سندیکا» برای بسیاری از فعالین عرصه کشاورزی، ناخودآگاه خاطره ناکامی، سوءمدیریت و در نهایت، شکستی مالی را زنده میکند. این تجربیات، نه تنها صفحه ای سیاه در تاریخ کشاورزی منطقه که زخمی عمیق بر پیکره اعتماد جمعی است. اما پرسش کلیدی اینجاست: آیا باید این شکستها را بهانهای برای تکرار دائمی «فردگرایی» و «انزوای اقتصادی» دانست؟ پاسخ قاطعانه «خیر» است.
این تجربیات تلخ، از باب چشیدن و مرور کردن حسرتبار نیست. اینها گنجینهای از دادههای عملی هستند که به ما میگویند: «این راه به مقصد نمیرسد». بنابراین، باید با نگاهی تحلیلی، پرسشگرانه و جستجوگر، به کندوکاو دلایل اصلی عدم توفیق اکثریت این نهادها پرداخت. آیا مشکل در قوانین دست و پاگیر بود؟ آیا سوءمدیریت و عدم شفافیت عامل اصلی بود؟ یا شاید ضعف فرهنگی «کار جمعی» و نفوذ منافع فردی، بنیان این نهادها را از درون پوک کرد؟
مزیت شکست: نقشه راه برای موفقیت
شاید بزرگترین مزیت همین تجربیات به ظاهر ناکام، ارائه یک «نقشه خطرها» باشد. هر تعاونی ورشکسته یا اتحادیه منحلشده، به وضوح نشان میدهد که کجاها اشتباه کردیم. اینها درسهای گرانبهایی هستند که میتوان با رفع ایرادات و اشکالات مرتکبشده در ایجاد و فعالیت آنها، بنایی مستحکمتر بنا نهاد.
· درس اول: شفافیت، بیچون و چرا. پایه هر نهاد جمعی، اعتماد است و اعتماد تنها در سایه شفافیت کامل مالی و تصمیمگیری به دست میآید.
· درس دوم: تخصص به جای رابطه. مدیریت یک نهاد اقتصادی باید به دست متخصصان امر باشد، نه بر اساس روابط قومی و فامیلی.
· درس سوم: هدف مشترک، منافع مشترک. سازماندهی موفق کیویکاران باید بر محور منافع مشترک تمامی اعضا در زمینههایی مانند خرید نهادههای ارزانقیمت، بازاریابی جمعی، فرآوری محصول و چانهزنی واحد با خریداران بزرگ شکل بگیرد.
سخن پایانی: زمان عمل فرارسیده است
وضعیت کنونی بازار کیوی و فشارهای اقتصادی، دیگر مجالی برای آزمون و خطاهای تکراری باقی نگذاشته است. سازماندهی کیویکاران، دیگر یک انتخاب نیست، بلکه یک اجبار است برای بقا در عرصه رقابت. باید از دلایل شکست گذشته گذر کرد و با درسگیری از آنها، نهادی متحد، شفاف و کارآمد ایجاد نمود. اتحاد کیویکاران شمال، میتواند آنان را از بازیگران منفعل بازار به تصمیمگیرندگان فعال تبدیل کند. این بار، نه بر اساس آرمانگرایی محض، بلکه با تکیه بر تحلیل واقعبینانه شکستهای دیروز، تا بتوان فردایی مطمئنتر را برای طلای سبز شمال رقم زد.
شهروز پروایی