✍توسکانیوز/ نقی هدایتی/این روزها ، شورای شهر رشت گرد و خاک زیادی برپا کرده و به گونه ای سخن می گویند تو گویی شهردار سال هاست که بر مسند شهرداری حکم می راند! و ذنب لایغفر مرتکب شده است و شوراییان هم برای دفاع از حقوق شهروندان ، هر چه دل تنگشان می خواهند به شهردار بگویند! و …
اما چند نکته:
۱- آیا اعضای شورای رشت نمی دانند که شهردار منتخب آنان یک ماهی است که منصوب شده ؟ آیا زیبنده است که در همان آغاز به کار شهردار، این گونه به او هجمه شود و اعتبار اجتماعی شهردار زیر سوال برود؟
۲- مردم می گویند که اگر شورا نمی توانست با شهردار کار کند چرا انتخابش کردند و اینک بر او می تازند؟ آیا هدف از این تهاجم علنی به شهردار، برنامه ریزی برای حذف او نیست؟ آیا این فشارها به شهردار بابت مقاومت او در برابر تقاضاهای غیرقانونی بعضی از اعضا شورا نیست؟ و …
۳- در همین چند ماهی که از عمر شورای ششم می گذرد شهر رشت دو شهردار به خود دیده است. آیا قرار است شورای ششم، رکورد تغییر شهردار را به نام خود ثبت کند؟ آیا مردم به اعضای شورا رای داده اند که شهر را آباد کنند یا این که سوهان روح شهروندان باشند؟
۴- شورای شهر مسئول سیاست گذاری و نظارت بر مصوبات و عملکرد شهردار و شهرداری است؛ بنابراین، باید بداند که نباید در امور اجرایی مداخله کند و قدرت اقدام را از شهردار بگیرد. بدیهی است که شورا به برنامه های شهردار رای داده است و باید برنامه نظارتی را خود را حول برنامه های شهردار تنظیم کند و گزارش نوبه ای به شهروندان بدهد.
مولانا در مثنوی می گوید : فقیری بهالتماس از خدا گنج میخواست. پس از سالها شبی در خواب، نشانی گنجنامهای را به او دادند. گنجنامه را یافت و دید که در آن نوشتهاند: به فلان مکان برو و به سوی قبله بایست. آنگاه تیری در کمان بگذار و رها کن. تیر هر جا که افتاد، زیر آن گنج است. فقیر چنین کرد؛ اما گنجی نیافت. روزهای بسیار به آن مکان میرفت و تیر میافکند و زمین را میشکافت و شبْ خسته و نالان به خانه باز میگشت. فقیر، شبی به خانه آمد و شکایتها سر داد. گفت: خدایا، از تو گنج میخواستم؛ اگر گنجم ندادی، خوارم چرا کردی؟ در میان اشک و اندوه به خواب رفت و در خواب ندایی شنید: «ما گفتیم تیر را در کمان بگذار و رها کن نگفتیم کمان را بکش و سپس رها کن. اگر کمان را نمیکشیدی، تیر در زیر پای تو میافتاد و گنج را همانجا مییافتی!.»
اقایان شورا: دورانداز نباشید و مقصود را در دوردستها نجویید؛ حال آنکه مطلوب، پیش روی شماست. وقتی قابلیت سیاست گذاری و نظارت دارید ، فرافکنی و تغییر شهردار ، حلال مشکلات شما نیست نگاه تان را تغییر دهید.
ای کمان و تیرها برساخته
صید نزدیک و تو دور انداخته
هر که دوراندازتر او دورتر
وز چنین گنج است او مهجورتر