توسکانیوز/ سیروس صبح سحر طی یادداشتی نوشت:این روزها برخی رسانههای اصولگرا چنان غرق در انتقاد شدهاند که انگار مهم نیست چه اتفاقی میافتد؛ مهم این است که همیشه باید جایی برای اعتراض پیدا شود. از پیشبینیهای هواشناسی تا نیامدن برف و از آمدن وزیر تا افتتاح پروژهای ۴۰۰ میلیاردی، همهچیز دستمایهای شده برای زیر سؤال بردن مدیریت استان. اما نکتهای که کمتر به آن توجه شده، تناقضهای آشکاری است که این رویکرد را به یک چرخه بیپایان از نقدهای متناقض تبدیل کرده است.
مثلاً در بحث برف، هواشناسی احتمال بارش را پیشبینی کرد و مدیریت بحران استان، برای جلوگیری از مشکلات احتمالی آمادهباش اعلام کرد. اما وقتی برف نیامد، برخی رسانهها نوشتند که این آمادهباش بیمورد بوده و مردم بیجهت نگران شدهاند! حالا اگر برف میبارید و مشکلاتی پیش میآمد، همین رسانهها مدیریت بحران را به کمکاری و ناتوانی متهم میکردند.
این ماجرا در مورد سفر وزیر هم تکرار شد. اگر وزیر به استان بیاید، میگویند این سفر تبلیغاتی است و پروژهها را کماهمیت جلوه میدهند. اما اگر وزیر نیاید، همان رسانهها مینویسند که دولت نسبت به استان بیتوجه است.
اما مسئله مهمتر از این تناقضها، تأثیر چنین رویکردی بر افکار عمومی است. رسانهها مسئولیت دارند که در کنار نقد، آرامش روانی جامعه را هم در نظر بگیرند. وقتی هر روز حجم زیادی از انتقادات غیرمستند و متناقض به مخاطب ارائه شود، نهتنها اعتماد عمومی به مدیریت اجرایی کاهش مییابد، بلکه رسانههایی که چنین فضایی را شکل میدهند هم بهمرور اعتبار خود را از دست خواهند داد.
انتقاد اگر مستند و منطقی باشد، میتواند به بهبود شرایط کمک کند، اما وقتی صرفاً تبدیل به یک ابزار برای تحتفشار قرار دادن نهادهای اجرایی شود، نتیجهای جز تشدید فضای ناامیدی و بیثباتی افکار عمومی ندارد. رسانهای که نتواند بین مطالبهگری واقعی و انتقادهای هیجانی تمایز قائل شود، در نهایت بیش از هر چیز، موقعیت و اعتبار خودش را از دست خواهد داد