توسکانیوز/محسن بوذری سراوانی در یکی از تازهترین اظهارات خود، دکتر سعید جلیلی، مذاکره را به «گوسالهپرستی بنیاسرائیل» تشبیه و خود را در نقش «هارون» معرفی کرده است.
این تشبیه، فراتر از یک استعاره، بازتابدهنده رویکردی خاص به مردم، جایگاه رهبری و عقلانیت سیاسی در جمهوری اسلامی است.
¤ قیاس نادرست تاریخی–دینی
تشبیه مردم ایران به بنیاسرائیل و مذاکره به گوسالهپرستی، از اساس نادرست است.
نه ملت ایران آن قوماند و نه رهبر جمهوری اسلامی پیامبر آن امت.
اگر قیاسی لازم باشد، ایران امروز در برابر همان بنیاسرائیلی ایستاده که در ساختارهای جهانی، نماد تحریف و جنگافروزی است.
بهکارگیری مفاهیم دینی در سیاست، بدون دقت و فهم عمیق، موجب تحریف معنویت میشود؛ چنانکه قرآن هشدار میدهد:
«وَلا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْباطِلِ وَتَكْتُمُوا الْحَقَّ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ» (بقره: ۴۲)
¤ نیابتتراشی در سایه رهبری
وقتی کسی خود را «هارون» بنامد و دیگران را منحرف از مسیر موسی بداند، ناخواسته یکی از این دو معنا را القا میکند:
یا رهبری غایب است، یا تنها یک قرائت از او مشروع است.
این نگاه، با ادعای نمایندگی انحصاری از رهبری، نهفقط به حذف دیگر صداها، بلکه به تضعیف اعتماد عمومی به ساختار رهبری و مشروعیت راهبردی آن منجر میشود.
¤ مذاکره؛ عقلانیت یا انحراف؟
مذاکره، در اندیشه اسلامی، بخشی از سیاست عزتمندانه است.
از صلح حدیبیه تا نامهنگاریهای پیامبر، تعامل سیاسی جایگاهی ثابت داشته است.
تقلیل مذاکره به بتپرستی، عملاً نفی عقلانیتی است که امام علی (ع) نیز در صفین بدان متوسل شد.
¤ خطر نگاه تکصدا و توهم نیابت
وقتی مردم به دلیل تمایل به تعامل، «گوسالهپرست» خوانده شوند؛
وقتی نقد، با اتهام انحراف پاسخ گیرد؛
و وقتی مذاکره، بهجای بررسی عقلانی، با برچسب کفر نگریسته شود؛
دیگر جایی برای عقلانیت و تنوع نمیماند.
در چنین نگاهی، تنها یک نفر حق دارد بگوید، تنها یک قرائت مجاز است، و فقط یک صدا مشروع شمرده میشود.
حآل آنکه:
نقد به دکتر جلیلی، نقد یک تفکر است؛
تفکری که با تفسیر انحصاری از دین و حذف عقلانیت، میدان سیاست را از نیروهای متنوع و مؤمن تهی میکند.
در لایههای پنهان این گفتمان، میتوان رگههایی از کودتای آرام علیه عقلانیت و جمهوریت دید؛
فرآیندی خزنده که اگر مهار نشود، ممکن است آینده نظام را از درون تضعیف کند.
مذاکره ابزار قدرت است، نه جایگزین آن.
و سیاستِ مؤمنانه، همانقدر که نیازمند ایمان است، به عقلانیت و مردمپایگی نیز محتاج است.