✍توسکانیوز/ به قلم میر سعید صفوی/سرانجام پس از ژست ها و تعارفات دیپلماتیک مرسوم، بدنبال روی کار آمدن هیات حاکمه جدید آمریکا، طرفین توافق هسته ای سال ۲۰۱۵، موسوم به ۵+۱، در وین اتریش گرد هم آمده تا درخصوص فرجام برجام قدیم ویا نیل به برجام نو، اتخاذ تصمیم نمایند. فارغ از اظهارنظرهای کلی پیرامون محتوای نشست ها، بنظر میرسد، طرفین، اراده حل و فصل مشکلات و اختلافات را دارا بوده و می توان به عقلانیت در این گفتگوها امیدوار بود…….
البته بنظر می آید، دوقطبی جدید نظام بین الملل، در آینده این توافق نامه و بازیگران اصلی آن تاثیر بسزایی داشته باشد. هیات حاکمه تهران، بدور از هیجانات رسانه ای و حافظه های نسبتا تلخ تاریخی، درخصوص همکاری با جهان شرق، به جهت توازن قدرت در مذاکرات نو-برجام، کارت بازی تفاهم نامه ۲۵ ساله (تاکید بر تفاهم نامه و نه، توافق نامه و قرارداد) با چین را در بعد رسانه ای و تبلیغاتی رو کرده و انتظار تاثیرگذاری آنبر طرف غربی را دارد.
در این نوشتار، سعی بر این است که فارغ از هر فرجامی برای برجام، آینده این توافق نامه و تبعات آن بر سیاست های داخلی و خارجی کشور، در بیشینه اثرگذاری، واکاوی گردد. براساس پیش بینی های احتمالی، می توان سه سناریو را برای برجام متصور بود. سناریوی اول، پذیرش پیش شرط تهران مبنی بر رفع کامل تحریم ها از جانب آمریکا و بازگشت بی قید و شرط طرفین به توافق سال ۲۰۱۵ که البته، موضوع جدیدی نبوده و اصل برجام اولیه نیز مقرر بود که بر همین مدار باشد. سناریوی دوم، رفع گام به گام تحریم ها از جانب طرف غربی و البته مشخصا آمریکا، جهت حصول به بندهای جدیدی به برجام از منظر افزایش محدودیت های زمانی لحاظ شده در توافق سال ۲۰۱۵، که می تواند به نو-برجام ویا متمم آن منجر گردد. سناریوی سوم، طولانی شدن مذاکرات همانند روند مذاکرات منتهی به برجام و حصول نتیجه غایی در میان مدت، براساس تحولات پیش رو در منطقه خاورمیانه.
با عنایت به شرایط اقتصادی امروز جامعه ایران و شرطی شدن تمامی شئون اقتصادی کشور به سیاست خارجی، بنظر میرسد دولتمردان کنونی و آتیه کشور، میبایست از وارد آمدن هرگونه تکانه شدید بر بدنه نحیف این اقتصاد بیمار اجتناب نموده و عقلانیت توام با حکمت و مصلحت را در هر سناریوی محتمل، درنظر بگیرند. نکته قابل ذکر دیگر اینکه، شکست فشار حداکثری، خروج نئوکان های تندرو از کاخ سفید و هیات حاکمه آمریکا، خارج شدن منطقه خاورمیانه از اولویت های اولیه دکترین سیاست خارجی ایالات متحده، ظهور ایران به عنوان یک قدرت و بازیگر منطقه ای مهم والبته، حصول همکاری های عزتمندانه با شرکای چینی ذیل تفاهم نامه ۲۵ ساله منعقده، همگی می توانند، اهرم های طرف ایرانی در نیل به مقصود باشند.
تا چه پیش آید، زین پس…….”
میر سعید صفوی
استادیار مهندسی نفت و کارشناس حوزه انرژی