✍توسکا نیوز_ نسرین پورهمرنگ؛ خبرنگاران در جامعهی ما جزو بیپشتوانهترین صنف هستند. مهمترین ویژگی شغلی اندوهآور این قشر زحمتکش جامعه این است که در تمام مدت کار حرفهیی خود از حقوق و منافع دیگران دفاع میکنند اما در هنگام دفاع از حقوق خود دچار لکنت میشوند.
این لکنت زبان از آن روی رخ می دهد که نه در قانون مطبوعات تضمینهای لازم برای پایداری و ثبات شغلی این قشر زحمتکش به عمل آمده است و نه نهادهای صنفی مطبوعاتی از آن اندازه قدرت و نظاممندی برخوردارند که بخواهند و بتوانند از حقوق اعضای خود دفاع کنند و نه بعضا نهادهایی که با حقوق صنفی و شغلی این صنف سر و کار دارند، از شناخت لازم و کافی درارتباط با ویژگیهای شغلی آنان برخوردارند.
مدیران دولتی طی سالهای اخیر به واسطهی شرایط نامساعد مطبوعات، بیشترین بهره را از صفحات مطبوعات بردهاند، اما برخی از همین سازمانها و نهادها به هنگام مواجهه با خبرنگارانی که به دنبال مطالبهی حقوقشان هستند، به واسطهی فقدان شناخت دقیق از روند فعالیتهای مطبوعاتی، نمیتوانند آنچنان که باید تعامل و تفاهم مطلوبی با آنان برقرار سازند.
روزنامهنگاران برای احقاق حقوقشان باید در تار و پود ساختارهایی درآویزند که با ادبیات، مفاهیم، ابزارها، کلیشهها، رویکردها و نگرشهایی به شدت محدود و منجمد درآمیخته شدهاند و از فضاهای خلاقانهی کارآفرینیهای فرهنگی به دور و بیگانه هستند.
مطبوعات و به ویژه نهادهای مستقل مطبوعاتی به واسطهی ویژگیهای ذاتیشان در هیچجای دنیا از ساختارهای پیچیدهی بوروکراتیک و سازمانی برخوردار نیستند.
سلسله مراتب گستردهیی در آنها وجود ندارد و نیروی انسانی پرتلاش و توانمند که تقریبا بدون وقفه در بیشتر ساعات شبانه روز مشغول کار خبری و نگارش است، مهمترین سرمایهی نشریات هستند.
سلسله مراتب اداری آنچنان که در ادارات دولتی مرسوم است، به هیچ وجه در نهادهای مطبوعاتی به ویژه نهادهای کوچک مستقل مطبوعاتی در هیچ کجای جهان موجود نیست. اما این بدان معنا نیست که هیچگونه تقسیم وظایفی نیز صورت نگرفته باشد و اهل قلم جایگاه خود را ندانند و صدر و ذیل قلمها مشخص و معین نباشد. این که نگارش کدام اهل قلم برصدر نشیند و بر پیشانی نشریه جای گیرد و کدام متن و خبر در ذیل قرار گیرد به واسطهی سلسله مراتب معرفتی است که از طریق توانایی قلمی و تحقیق و مطالعه به دست می آید.
مدیران دلسوز و فرهیخته نباید اجازه دهند که روزنامهنگاران پرتلاش که ثمرهی کار و توانایی قلمشان برای اهل فن و مطالعه شناخته شده است، به واسطهی فقدان سلسله مراتب بوروکراتیک در دفاتر نشریات – از آن گونه که در سازمانها و ادارات دولتی مرسوم است- از حقوق حرفهیی و تخصصیشان که حاصل سالها زحمت طاقتفرسا و پراسترس فعالیت مطبوعاتی است محروم و بینصیب بمانند.
ماهیت ذاتی و وجودی مطبوعات و رسانهها در همه جای دنیا ایجاب می کند که به دور از ساختارهای مرسوم بوروکراتیک به کار و فعالیت بپردازند، چرا که سرمایهی اصلی رسانهها، نیروهای انسانی شان است که باید برای خلاقیت و کارآفرینی پر پرواز داشته و به دور از مقررات و ضوابط دست و پاگیر و ناکارآمد بوروکراتیک، به خلق آثار خود بپردازند.
اجازه ندهیم که تن دادن روزنامه نگاران به این ویژگی ذاتی شغل و حرفهییشان، آنها را از حقوقی که حاصل سالها زحمت و تلاششان است محروم سازد. با پیش پا گذاشتن موانع اداری، روزنامهنگاران را از حقوقشان محروم نسازیم.