توسکانیوز/سیدحسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران در گفتگویی اظهار داشت؛آقای هاشمی اگر در قید حیات بود میتوانست نقشی بسیار کلیدی، رابط و واسط بین جناح آقای خاتمی و اصلاحات از یک طرف و جناح اعتدال به محوریت آقای روحانی ایفا کند و میتوانست روی هر دو جریان طوری تأثیر بگذارد که این شکاف به وجود نیاید.
من به آقای هاشمی گفتم به دو دلیل موافق نیستم آقای روحانی برای دور دوم کاندیدا شود و ما حمایت کنیم، دلیل اول این که چرا ما شخصیتهای سیاسیمان را پس از یک موفقیت آن قدر روی صحنه نگه میداریم که بسوزند؟ بیاییم برای اولین بار این را تجربه کنیم که آقای روحانی به عنوان یک رئیس جمهور موفق دور دوم نیاید و برای کشور ذخیره بماند.
به آقای هاشمی گفتم آقای روحانی تخصصاش روابط خارجی است و در رابطه با پرونده هستهای مسلط است، پس از این که شما در سال ۹۲ ردصلاحیت شدید بهترین انتخاب بود، آمد و کارش را هم کرد، اما چالشهای آقای روحانی در اداره امور کشور در دور اول روشن شده بود و مشخص بود که دولت آقای روحانی امکان ایجاد یک جهش در اقتصاد ایران و حل و فصل مسائل اداری ایران را ندارد.
ایشان گفتند من این ایده را نمیپسندم، با آقای روحانی صحبتهایم را کردهام و شما هم از ایشان حمایت کنید، ولی آقای جهانگیری هم کاندیدا بشود، زیرا احتمال اینکه اینها رئیس جمهور مستقر را هم ردصلاحیت کنند وجود دارد.
اقای سلیمانی بر کاندیداتوری آقای جهانگیری هم اصرار داشت، منتها از یک جایی اختلاف سلیقه پیش آمد.
مرحوم حاج قاسم به من هم میگفت و به آقای جهانگیری هم گفت که تو دیگر انصراف نده، عین پاسخ آقای جهانگیری این بود که: «من در حق رئیسم نامردی نمیکنم، امکان ندارد، حتی اگر به من تکلیف هم بکنند من نمیکنم.»
آقای جهانگیری وقتی حرف آقای سلیمانی را برای باقی ماندن در صحنه رد کرد، در واقع حرف آقای سلیمانی را رد نکرد، بلکه حرف یک مجموعه را رد کرد و این شد نقطهای که آقای جهانگیری از چشم افتاد.
سیاستمداران ایران همه در مواجهه با رهبری سعی کردند همیشه شخصا مسائل خودشان را حل کنند. یعنی هیچوقت حاضر نشدند بگویند ما یک جمع هستیم. حاضر نشدند حرف مشترکی به نظام بزنند تا نظام روی آن حرف حساب کند.
بحران آقای کرباسچی در واقع صحنه زیبای پاسکاری کردن موضوع بین آقایان هاشمی و خاتمی است؛ آقای خاتمی و اطرافیانش آقای خوئینیها و حتی شنیدهام موضع بهزاد نبوی هم این بوده که گفتهاند این مسئله آقای هاشمی است، شما خودتان را درگیر نکنید. آقای هاشمی هم میگفتند که مسئله آقای خاتمی است و من اگر بگویم فایدهای ندارد.
به آقای روحانی گفتم که این مجلس یک برنده دارد آن هم شما هستید، اما ایشان مطلقا تدبیر امور مجلس را نکرد، آقای خاتمی هم نکرد. اگر تک تک هم نمیخواستند بکنند دونفری میتوانستند.
سیاستمدار هر وقت بخواهد در مورد خودش تصمیم بگیرد اشتباه میکند. حتی اگر آقای هاشمی رفسنجانی با آن همه تجربه باشد.
در تمام حوادث ۴۰ ساله میتوانید حرفی را که میزنم رصد کنید. بنیان ما انقلابی و چپ است نه اصلاحی، ما اصلاحطلب نیستیم و اصلا به راه حلهای میانه فکر نمیکنیم. ما صفر و صدی هستیم.
ایران به طور کلی در تاریخ سیاسی پس از مشروطه یا حتی قبل از مشروطه و در تمام سالهای پس از استقرار جمهوری اسلامی، با فقدان سیاستمداران ملی مواجه است.
جبهه اصلاحات انتظارات سیاسی را بیش از حد بالا برد، هر کسی هم از یک بخش ورود میکرد. این خودزنی سیاسی کار را به جایی رساند که ما به مردم این پیام غلط را دادیم که رای دادید یا ندادید فرقی ندارد. این پیام از سیاسیون به مردم منتقل شده است.
اشتباه بزرگی که در انتخابات مجلس یازدهم ریشه ما را زد، افزایش نرخ بنزین بود.
من به یکی از دیپلماتهای غربی گفتم که شما غربیها بنیانهای اصلاحطلبان را در ایران سوزاندهاید و آخرین آن ترامپ است.
اگر کاندیدایی داشتیم که با کاندیدایی که آنها دنبالش هستند متفاوت است، حتما در انتخابات شرکت میکنیم.
یک اشکال مبنایی وجود دارد که جناح سیاسی اصلاحطلبی که میخواهد برای ایران رئیس جمهور تعیین کند، رابطهاش کاملا با رهبری قطع است و این از عجایب روزگار است.
با آقای همتی چند دور مذاکره کردیم و من هم به ایشان توصیه کردم که با فرمانی برو که بتوانی تأیید شوی، چون بدون تأیید نمیشود وارد انتخابات شد. دوم این که ما مراقبت کردیم و نه در حزب و نه در جبهه اصلاحات ایشان را جزو کاندیداها نگذاشتیم که احتمال تأیید صلاحیتش وجود داشته باشد، سوم این که اینها یک مرتبه گفتند ایشان هم بخشی از بازی است. خب باشد چه اشکالی دارد؟
ما در عمل با نظام به توافق رسیدیم. همانطور که در مورد آقای روحانی به توافق رسیدیم
مرعشی دبیر کل حزب کارگزاران:
شکست بهتر از انفعال است
لینک کوتاه : https://tooskanews.ir/?p=30319
- منبع : سایت کارگزاران