توسکانیوز / سامان محمودی ؛ خبر كوتاه بود كيومرث پوراحمد خودكشى كرد…
چندى قبل در صفحه شخصى اش اين متن را منتشر كرد:(چندسالی ست که جشنواره فیلم فجر دیگر جشن سینمای ایران نیست که جشن دو سه ارگان خاص است. در این چند ساله جشنواره برای من، هیچ ارزش و اهمیتی نداشته، به خصوص در این سال خونبار و دردناک.
اما مالک فیلم، تهیه کننده است. مثل همه جاى دنیا فقط او مى تواند درخواست حضور یا عدم حضور در جشنواره را داشته باشد. تهیه کننده و بعضى عوامل فیلم مایل بوده اند فیلم “پرونده باز است” در جشنواره باشد، اما من، نویسنده و کارگردان… با این همه داغى که بر دل داریم دیگر چه جشنى، چه جشنوارهاى!؟)
كيومرث پوراحمد ساده فيلم و سريال مى ساخت ساده سخن مى گفت و ساده عمل مى كرد به خاطر همين سادگى اش جايگاه بى بديلى در تاريخ سينما دارد و ايضا همين سادگى دليلى بود بر محبوبيتش.
اميد به آينده در آثار پوراحمد نقش به سزايى داشت از قصه هاى مجيد تا شب يلدا و اتوبوس شب و خواهران غريب در همه اين آثار آدمها با استفاده از اميد ، آينده روشن خود را در دل تاريكى ها رقم مى زنند حال مى گويند پور احمد به دليل افسردگى و نواميدى در ٧٤ سالگى به زندگيش پايان داده !
پوراحمد در دنيايى كه اعتقاد داريم آمدن و رفتنمان به اختيارمان نيست خود براى رفتنش تصميم گرفت ، به نظر من براى خالق قصه هاى مجيد كه دلخوشى ظهر جمعه هاى نوجوانيم بود چند ساعت آخر اينگونه رقم خورد،غروب آفتاب را از ساحل تماشا كرد شامش را خورد در حال تماشاى تلويزيون چايش را نوشيد نمى دانم اخبار مى ديد يا فيلم ولى حتم دارم كه در ساعت هاى پايانى پاى تلويزيون نشسته است بعد بلند شد به جاى اينكه به رختخواب برود تا فردايى ديگر را تجربه كند به سراغ طناب دار رفت و تمام شد!
تصميم گرفت كه ديگر نباشد خالق سريال سرنخ با مرگش معمايى ديگر طرح كرد تلنگرى به آدمهاى اطرافش زد و رفت به آنها گفت اگر زندگیتان شکستی بیش نبوده است بیایید لااقل در مرگتان موفق باشید. در جامعهی قرن ۲۱ و دنیای شلوغ و درهموبرهمی که بسیاری از مردم اشتیاق به زندگی را از دست دادهاند، مرگ میتواند به موفقیت تبدیل شود.
شايد هم مثل ژاپنى ها نخواست به دست دشمن كشته شود زيراى براي ژاپنيها كشته شدن به دست دشمن يك ننگ است كه تا ابد از نامشان پاك نخواهد شد. حتي در مبارزات ساموراييها زماني كه مبارزي شكست ميخورد، رسم جوانمردي اين بود كه شخص شكست خورده با دستان خودش كشته شود تا دامانش ننگين نشود.
به هر حال كارگردان و نويسنده شب يلدا ، فيلمى كه با يك بازيگر و يك لوكيشن باعث خيره شدن آدمها به پرده سينما شده بود اينبار نيز به تنهايى يك اثر هنرى خلق كرد كه تا مدتها چرايى و چگونگى آن اذهان و نگاه ها را متوجه خود مى كند.باعث مى شود به خودمان نگاه كنيم و از خودمان بپرسيم چه چيزى از پوراحمد بيشتر داريم ؟
ما خودمان هم افسردهایم و هزاران دلیل برای خودکشی داریم. اما تابحال به این موضوع فکر نکردهایم.شايد دليل بهترى براى زندگى داريم كه در لابلاى سختى هايمان گم شده ، شايد كسى را داريم كه در سخت ترين شرايط كنارمان است ولى نمى بينيمش و هزاران شايد ديگر.
پوراحمد با مرگ خودخواسته يادآور شد امروزه مردم آنقدر تنها هستند که وقتی حیوانات سمی را بهشان میدهیم، باهاشان دوست میشوند و آنها هم نیششان نمیزنند اما سرشت آنها سمى است و يك روزى شايد ناخواسته و شايد از روى غريزه باعث مرگ مردم شوند ما بايد بدانيم كه اين حیوانات سمی در بدنشان سم دارند، اما نمیمیرند، فقط میتوانند دیگران را بکشند. اين تضاد مرگ و زندگى و دوستى و دشمنى در دنياى امروز همواره با ماست .
در گذشت كيومرث پوراحمد با نگاهى آزاد به رمان مغازه خودكشى اثر ژان تولى
لینک کوتاه : https://tooskanews.ir/?p=39045
- منبع : توسکانیوز